هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

هلیا دردونه مامانی و بابایی

شمارش معكوس ما هم شروع شده

1391/7/10 13:28
نویسنده : مامانی طلا
190 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل مامان سه شنبه هفته پيش وقت دكتر داشتم كه گفت شكمت ديگه جا نداره سه شنبه هفته بعد بيا براي سزارين ...من خيلي شوكه شدم و گفتم اما خانوم دكتر تاريخ زايمان من 27 مهره حالا كه سزارين ميخوام بايد بشه 17 مهر نه يهو 11 مهر

خانوم دكترم گفت خوب حالا يه سونو برو و هفته بعد بيا پيشم

منم رفتم سونو دكتر گفت ني ني 2950 گرمه بابات هم منو كشت از بس كه هي اس داد كه وزن ني ني رو بپرسي منم تا اومدم بيرون بهش زنگدم كلي ذوق كرده بود

الانم همش بهم ميگه برو درشيار ديگه دلم يه ذره شد

مامان بزرگو خاله سمانه هم خيلي خيلي منتظرن

منم كه نگو ولي دوس دارم تا جايي كه برات ضرر نداره اون تو باشي و رشد كني

حالا فردا وقت دكتر دارم تاريخو قطعي ميگه بعد ميام مينويسم كه عسلك من كي قرار بياد بسلامتي

هزار تا بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس براي دخمل گلمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زینب (مامان امیر عباس)
10 مهر 91 13:59
سلام عزیزم...انشالله صحیح و سالم به دنیاش بیاری ... بزرگش کنی... از داشتن نختر نازت لذت ببری.... عروسش کنی.... انشالله هر وقت صلاح به دنیا بیاد