هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

هلیا دردونه مامانی و بابایی

هفته 28

1391/5/7 17:10
نویسنده : مامانی طلا
208 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دل مامان سلام

دختر نازم هر روز برات دعا مي كنم اميدوارم سالمو سلامت باشي خانومم

از هفته پيش حركاتت تغيير كرده قبلا حركاتتو بيشتر بصورت لگد زدن يا كوبيدن حس ميكردم اما از اوايل هفته پيش تو خونه تنها نشسته بودم كه يهو احساس كردم داري سرتو زير پوست شكمم حركت ميدي سمت راستم بودي شكمم يه وري به سمت راست شده بود خيلي احساس عجيبي داشتم يه حس سرخوشي همراه با كمي ترس هم به بابا جون و هم به مامان بزرگ تلفن كردم خيلي خوشحال شدنو قربون صدقت رفتن

وقتي ميريم خونه مامان بزرگ اونجا همش خاله و مامان بزرگ باهات صحبت مي كنن خيلي دوست دارن همه مشتاقيم كه زودي مهر شه و تو بسلامتي بياي بغلمون

راستي عمه نجمه هم براي بار سوم باردار شده همه اذيتش ميكنن طفلي رو

همين الانم كه دارم مطلب مينويسم داري بدنتو زير پوستم حركت ميدي خيلي خوشحالم وقتي تكون ميخوري انگار دنيارو بهم ميدن واگه براي چند ساعتي تكون نخوري دنيا برام سياهو تاريك ميشه يه جا ميشينم تا دوباره تكون بخوري.....تو همه زندگي من هستي تا حالا كه دختر خوب و قوي اي بودي از اين به بعد هم باش

نميدوني چقدر منتظر اون لحظه اي هستم كه بعد نه ماه تو رو سالمو سلامت تو بغلم بگيرم....عاشقتم عزيزم....به معناي واقعي لحظه شماري مي كنم... هر روز كه از خواب پا ميشم اول به تو فكر ميكنم واينكه يه روز بزرگتر شدي خيلي خوشحالم ميكنه

راستي اينم بگم كه به صداي بابايي خيلي خوب واكنش نشون ميدي هر وقت صدات مي كنه و دستشو ميذاره رو شكمم براش تكون ميخوري تا قربون صدقت بره

خيلي دوست دارم بازم بهت ميگم هميشه قدر پدرتو بدون چون واقعا نازنينه ....حالا خودت كه بياي ميفهمي بهترين پدر دنيا باباي توئه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

Memol
18 مرداد 91 19:26
امیدوارم این روزها را به سلامت بگذرونی و هلیا کوچولو را به سلامتی توی بغلت بگیری
مائده(ني ني بوس)
5 شهریور 91 12:09
ايشالا به سلامتي ني نيت دنيا بياد عزيزم و هميشه سايه پدر و مادرش بالاي سرش باشه